موزه دفاع مقدس باید به فضای مجازی بیاید
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۷۵۰۸
به گزارش قدس آنلاین، مراسم تودیع علی اصغر جعفری، مدیر سابق و معرفی سردار محمد قاسم ناظر به عنوان مدیر عامل باغ موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس صبح امروز حضور با حضور سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، اصحاب کریمی رئیس بنیاد شهید تهران بزرگ و جمعی از فعالان فرهنگی در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار کارگر در این مراسم ضمن سپاس و قدردانی از مدیر سابق باغ موزه دفاع مقدس علی اصغر جعفری گفت: اکنون درب موزه به روی همه باز است و مدیریت قبل طی ۵ سال فعالیت، خدمات فرهنگی باارزشی انجام داد.
وی گفت: آقای جعفری در این مدت بسیار پرکار بود و موزه ملی در مجموعه کشور فعال است. مدیریت در این عرصه یک دوی امدادی است و همه برای پیشبرد اهداف تلاش میکنند.
کارگر در خصوص سوابق مدیر جدید باغ موزه گفت: سردار ناظر از طلایهداران دوران دفاع مقدس هستند که با بحث موزه داری آشنایی دارند و در ساخت ۲۰ موزه دفاع مقدس کمکهای زیادی انجام دادند.
وی با اشاره به ساخت موزه دفاع مقدس تهران افزود: این موضوع باید در اولویت کارها باشد و تاریخ مقاومت تهران نیز باید ماندگار باشد.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بیان داشت: باید هرچه بیشتر این مکان را به مردم معرفی کنیم و به طور مثال ائمه جماعات و مدیران مدرسهها را دعوت کنیم تا از موزه دیدن کنند؛ چرا که ما این مکان را ساختیم تا مردم بیایند و با دوران طلایی کشور آشنا شوند.
وی گفت: باغ موزه باید جایی برای آمدن هر نوع مخاطب با سلایق و افکار مختلف باشد و نیز محلی برای گفتگو پیشکسوتان و نسل جدید باشد تا اگر ابهامی هست بر طرف شود.
کارگر بیان داشت: ما باید مراسمهای وصیتخوانی شهدا را برگزار کنیم و با توجه به حضور نسل جوان در فضای مجازی باید ترتیبی داده شود که مثل این موزه در فضای مجازی هم وجود داشته باشد.
در این مراسم مدیر سابق باغ موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز گزارشی از عملکرد پنج ساله خود در این جایگاه ارائه کرد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سردار کارگر باغ موزه دفاع مقدس موزه دفاع مقدس باغ موزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۷۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات